طبقه بندی هزینه ها
در حسابداری مالی ، بیان « هزینه » به عنوان یک اندازه گیری ، در عبارت پولی ، از مقدار منابع مورد استفاده جهت برخی اهداف ، تشریح می شود . در حسابداری مدیریتی ، بیان «هزینه » در راه های بسیار متفاوتی به کار می رود . در واقع انواع متفاوتی از هزینه ها وجود دارد ، که برای اهداف مختلفی مورد استفاده می باشد . بعضی از هزینه ها برای برنامه ریزی ، بودجه و کنترل قیمت ها مفید می باشند و همچنین برای تصمیم گیری های طولانی مدت و کوتاه دوره به کار می روند . اما در بخش حسابرسی بر عکس حسابداری مدیریت ، تنوع چندانی در مورد هزینه وجود ندارد و شاید بتوان گفت تنها هزینه ی موجود در حوزه ی حسابرسی ، حق الزحمه ی حسابرسی است .
به طور کلی هزینه ها را به طبقه بندی متنوعی می توان تقسیم نمود که در زیر به آنها اشاره می کنیم(هامبورگ[1]-2012) :
- ارتباط هزینه با حوزه ی خدمات حسابرسی
- نقش مدیریتی هزینه ها
- سهولت در ردیابی هزینه ها
- زمان بندی مسئولیتی هزینه ها در برابر درآمدهای فروش
- شیوه ی هزینه ها بر اساس تغییرات فعالیتی
2-3-1) ارتباط هزینه با حسابرسی
از آنجا که قسمتی از بحث و موضوع اصلی این پژوهش مربوط به چسبندگی هزینه ی حسابرسی می باشد ، و بر اساس گفته ی هی و همکاران تنها هزینه ی موجود در حسابرسی ، حق الزحمه ی حسابرسی است ، لذا در بخش بعدی (2-4) به تفصیل در مورد این هزینه مطالبی ارائه خواهد شد.
2-3-2) نقش مدیریتی هزینه ها
در طبقه بندی هزینه ها بر اساس نقش مدیریتی ، هزینه ها به دو دسته ی هزینه های تولیدی و هزینه های غیر تولیدی تقسیم می شود .
2-3-2-1) هزینه های تولیدی
هزینه های تولیدی آن هزینه هایی می باشد که به فعالیت های تولیدی یک کارخانه مربوط می شوند . هزینه های تولیدی به سه طبقه تقسیم می شوند : مواد مستقیم ، دستمزد مستقیم و سربار تولید . به هر نوع موادی که یک جزء قابل شناسایی محصول تکمیل شده را تشکیل می دهد را مواد مستقیم گویند . مواد مستقیم می تواند به شکل خام و یا قسمت های ساخته شده و خریداری شده باشد . برای تولید بسیاری از محصولات مواد مستقیم قسمت عمده ی هزینه های تولید را تشکیل می دهد . دستمزد مستقیم دستمزدی است که بابت کاری پرداخت می شود و در واقع این هزینه بابت تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده پرداخت می شود . در نهایت سربار تولید که در واقع شامل کلیه ی هزینه های تولیدی است که مربوط به موضوع هزینه است ، ولی با روشی با صرفه قابل ردیابی به موضوع هزینه نیست .(هورن گرن و همکاران-2006)
2-3-2-2) هزینه های غیر تولیدی
که شامل هزینه های اداری و هزینه های بازاریابی و فروش می شود. هزینه های اداری شامل تمام هزینه های اجرایی ، سازمانی و دفتری مربوط به اداره ی امور عمومی شرکتهاست .(گریسون و همکاران -2009) . همچنین هزینه های بازاریابی و فروش شامل هزینه های تأمین سفارش مشتریان و رساندن کالا و خدمات به آنها می شود .
2-3-3) سهولت در ردیابی هزینه ها
این هزینه ها به دو قسمت هزینه های مستقیم(بدون واسطه) و هزینه های غیر مستقیم (با واسطه) تقسیم می شوند .
2-3-3-1) هزینه های مستقیم(بدون واسطه)
هزینه های مستقیم آن هزینه هایست که می توان آنها رابه طور مستقیم برای اهداف هزینه ای ردیابی نمود . مثلاً کالاهای مستقیم ، کار مستقیم و تبلیغات که برای یک حوزه فروش ساخته می شوند .
2-3-3-2) هزینه های غیر مستقیم(با واسطه)
هزینه های غیر مستقیم آن هزینه هایست که مشکل می توان آنها ردیابی کرد . برای هدف ویژه ای از هزینه ها ، موارد هزینه ی ثابت کارخانه ای تماماً هزینه های غیر مستقیم به شمار می روند . هزینه های تقسیم شده توسط دپارتمان های مختلف ، محصولات یا وظایف را هزینه های رایج یا هزینه های مشترک می نامند ، که آنها نیز هزینه های غیر مستقیم منظور می شوند .
2-3-4) زمان بندی مسئولیتی هزینه ها در برابر درآمدها ی فروش
این نوع هزینه ها به دو قسمت هزینه های محصولی و هزینه های دوره ای تقسیم می شوند .
2-3-4-1) هزینه های محصولی
هزینه های محصولی ، هزینه های قابل سرمایه گذاری هستند ، به طوریکه به عنوان بخشی از سرمایه ی در دست در نظر گرفته می شود . بنابراین آنها تا زمانیکه فروخته شوند، دارایی محسوب می شوند . وقتی که آنها فروخته شوند ، تبدیل به هزینه می شوند . همه ی هزینه های تولیدی ، هزینه های محصولی می باشد .
2-3-4-2) هزینه های دوره ای
هزینه های دوره ای قابل سرمایه گذاری نمی باشند و از این رو در مقابل درآمدهای فروش در مدتی که درآمد به دست می آید ، مسئول می باشند . هزینه های فروش و هزینه های کلی و اجرائی ، هزینه های دوره ای هستند .
1-Homburg C
متن کامل :