سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرهود

ارتباط بزه دیدگی با بزهکاری زنان با فرمت ورد (DOC) -پایان نامه م

ارتباط بزه دیدگی با بزهکاری زنان با فرمت ورد (DOC) -پایان نامه مقطع ارشد

زنان در خانواده و جامعه نقش مهمی دارند لذا اگر این طبقه از جامعه دچار تزلزل و انحراف شوند کل جامعه تهدید و ملتهب خواهد شد. زنان عصر حاضر پیش از زنان دیگر اعصار از چارچوب خانه خارج شده آزادی بیشتری پیدا کرده و همچنین بیشتر در معرض آسیب واقع می شوند. جنسیت زنان از جمله عواملی است که زنان بیشتر از مردان در معرض بزه دیدگی قرار می گیرد. زنان بزه دیده شایسته حمایت بیشتری هستند که با توجه به ماهیت جرم و بزه دیدگی که تجربه کرده اند (جرم های جنسی، خشونت خانوادگی و …) متفاوت است.

 

 

بند اول: عوامل موثر بر بزه دیدگی زنان

زن بودن بزه دیده یکی از برجسته ترین نمونه هاست. زیرا از زنان به دلایل متفاوتی در طول تاریخ بزه دیده شده اند. اولویت علت موثر در بزه دیدگی آنان جنس و جنسیت زنان است. بسیاری از تفاوت های اساسی زنان و مردان دارای منشا زیست شناسی نیستند. انسان به 2 جنس مذکر و مونث تقسیم می شود و این 2 جنسیت از نظر روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی و فیزیکی باهم متفاوتند.

تفاوت بیولوژیک مردان و زنان غیرقابل تغییر است ولی تفاوتهای جنسیتی و نقش های فرهنگی در زمان های مختلف متفاوتند و همین امر باعث می شود و شرایط زندگی خود را تغییر دهند و قطعا این امر بر نقش جنسیتی افراد هم تاثر می گذارد. جنسیت در جرم شناختی مبحث نسبتا جدیدی است و در جرم شناسی به تاثیر جنس مونث بر بزهکاری و تفاوت آن با میزان بزهکاری در جنس مذکر هم پرداخته می شود. در کنار عوامل زیست شناختی عوامل دیگری نظیر کهولت، ضعف ذهنی و روانی در برخی افراد نظیر بیماران روانی و مجانین که موجب بزه دیدگی و آسیب پذیری می شود. جنس افراد هم نقش موثر در این حیطه ایفا می کند. حتی در قانون مجازات اسلامی و قانونگذار جنسیت زن را در بزه دیدگی در نظر گرفته است و از حقوق زنان بیشتر حمایت کرده است البته به غیر از مجازات های شرعی مخصوصا دیه، در مجموع نظام حقوقی ایران، اگرچه جنسیت در بزه کاری موثر نیست لکن توجه قانونگذار در پاره ای موارد به حمایت نه چندان کافی از بزه دیده با توجه به جنسیت بوده است. جنسیت در بزه کاری زنان نقش بسیار مهمی دارد زیرا بزهکاران در انتخاب افراد آسیب پذیر راغب تر هستند. وضعیت جسمانی زنان و وضعیت ظاهری آنان (زیبایی) تاثیر بالقوه ای در بزه دیدگی آنان دارد. طرز گفتار و حرکات زنان نقش مهمی در ایجاد انگیزه در بزهکار ایجاد می کند.

یکی دیگر از عوامل بزه دیدگی زنان لطافت روحی و غلبه احساسات و عواطف زنان است که وقتی تحت تاثیر این خصوصیت قرار می گیرند امکان دارد مورد سوء استفاده بزهکاران و در نتیجه دچار بزه دیدگی شوند.

و از جمله عواملی که وضعیت قربانی شدن را برای زنان بیش از مردان می کند. نابرابری میزان مقاومت زنان و مردان در برابر جرایم خشونت بار است. زنان به علت تفاوتهای فیزیولوژیکی (یا به علت قدرت بدنی پایین تری که نسبت به مردان دارند) اصولا مورد توجه بزهکاران قرار می گیرند.1

حضور پر رنگ زنان در اجتماع و قبول مسئولیت های جدید در اجتماع در برابر جرایم خشونت بار، آسیب پذیری زنان در مقابل بزه کاران را افزایش داده است.

عامل دیگر وجود رقم سیاه بزه دیدگی زنان نسبت به مردان است زیرا بزه دیدگی های زنان مانند جرایم آن ها حتی در جوامع پیشرفته تر هم، اکثرا در محیط های شبیه خانه رخ می دهد که امکان شهود عمومی و تهیه آمار دقیق را با مشکل جدی روبه رو می سازد زیرا افراد تمایلی به اظهار وقایع محیط شخصی زندگی خود ندارند وقوع جرم هم از این قاعده مستثنی نیست و همین امر موجب می گردد. مجرم با دغدغه کمتری به جرم اقدام نماید[1].

بند دوم: پیامد بزه دیدگی زنان

در این تحقیق فقط به بیان آثار پیامدهای بزه دیدگی خاص زنان می پردازیم. اینکه به واکنشهایی می تواند پیامد بزه دیدگی زنان باشد و آیا بزه دیدگی می تواند به عنوان یک عامل جرم زا عمل کند.

آثار بزه دیدگی زنان به 2 گروه تقسیم می شود:  آثار جسمی و آثار روانی

آثار جسمی: میزان بسیاری از ناراحتی های جسمانی زنان در جهان از اعمال خشونت بر آنهاست. آثار جسمی یک خشونت (تجاوز یا حادثه) متعدد می باشد و دامنه آن از خراشیدگی، ضربه سبک، کوفتگی، تا از کار افتادگی جرح، قطع عضو و قتل گسترده می شود که در موارد جزئی افراد را نزد پزشک کشانده و مداوا می شود و برخی اوقات خسارت جبران ناپذیری بر جا می گذارد.

آثار روانی: رفتار انسان ها پاسخ ارگانیسم (موجود زنده) به محرک های بیرونی و درونی است. رفتار به کلیه عملکردهای بارز و قابل مشاهده فرد اطلاق می شود که دیگران به وضوح و آشکارا می توانند آن را مشاهده کنند و تجلی آن منوط به جود یک فرآیند ذهنی است و آن به اندیشه ها،هیجان ها، احساس ها و انگیزه هایی که افراد تجربه می کنند و برای دیگران به طور مستقیم قابل مشاهده نیست اطلاق می گردد. خودکشی، افسردگی و … از جمله آثار روانی است که براثر بزه دیدگی بر روی زنان می توان اتفاق بیفتد.

بند سوم: بزه دیده شناسی زنان

پیمایش های بزه دیدگی و آمار رسمی همواره نشان داده است که مردان بیشتر امکان دارد تا بزه دیده ی حمله های خشونت بار به ویژه از سوی غریبه ها در مکان های عمومی واقع شوند. آسیب دیدگی های محل کار را نیز باید به این بزه دیدگی ها افزود. محل کار جایی است که تعرض و تهدید به طور معمول میان مردها رخ می دهد. در مقابل زنان نه تنها کمتر از مردان مرتکب جرم می شوند بلکه میزان بزه دیدگی شان به طور کلی کمتر است. زنان بیشتر در خانه بزه دیده می شوند (خشونت خانگی) هم چنانکه بزه دیده ی اصلی خشونت های جنسی گزارش شده یا گزارش نشده زنان هستند.

الگوی جنسی خشن در سراسر جهان به ویژه در آمریکای لاتین و آفریقا بسیار چشمگیر بوده است. همچنین زنان نسبت به مردان بیشتر امکان دارد تا جرم هایی چون مزاحمت های خیابانی را تجربه کنند. برهمین اساس است که کشورهایی مانند اتریش و ایالات متحده آمریکا قوانین با عنوان ضد تعقیب ایذایی تصویب کرده اند که دنبال کردن مزاحمت یا آزار و اذیت اشخاص بویژه زنان را جرم می انگارند. باوجود این تجربه بزه دیدگی زنان اغلب بر مطالعات متداول مربوط به بزه دیدگی نا پیدا می ماند. در واقع منتقدان بر این باورند که پیمایش هایی که بر پایه ی ارزیابی رویدادهای ناپیوسته و اتفاقی استوار است. نمی تواند تمدید فراگیر نسبت به امنیت را که تجربه بسیاری از زنان را توصیف می کند تبیین کند.

زنان به طور معمول، مدیریت زندگیشان را به شکل ساختار ضد و آگاهانه از گذر روابطشان با مردان می شناسند و می آموزند در جریان همین روابط است که بسیاری از زنان در طول زندگیشان سر و کار داشتن با خشونت مزمن، تهدید و گردن کلفتی یا بد رفتاریهای پیوسته و مزمن را فرا می گیرند. فمنیست ها نیز پیوستگی ماهیت جنسیتی خشونت را هم در زمان جنگ (بویژه در تجاوز های جنسی گروهی) و هم در زمان صلح (زن کشی و خشونت خانگی) یادآور شده اند.

اگرچه برخی از پژوهش ها میزان خشونت با زنان بویژه در جرم هایی مانند تجاوز جنسی یا خشونت خانگی را به نسبت پایین ارزیابی کرده است. به صحت درستی این پژوهش ها نادیده گر فته می شود بلکه پژوهش های دیگری نیز انجام شده که از بالا بردن میزان بزه دیدگی زنان به ویژه جرم های خشونت بار حکایت می کند[2].

یکی از مهمترین دشواری این پژوهش ها آن است که اینگونه خشونت ها به طور معمول به زعم دست اندرکاران دادگری مبنایی کمتر مجرمانه انگاشته می شود و در مقایسه با جرم های دیگر مانند، جرم های خیابانی که اغلب مرتکبان بیگانه و ناآشنا با بزه دیده آن را مرتکب می شوند با برخورد کمتر جدی تر از سوی پلیس و حتی جامعه روبرو می گردد. این موضوع حتی هنگامیکه آثار و پیامدهای بدنی این جرم ها از خشونت های خانگی بیش تر است نیز دیده شده است. از این رو یافته های پژوهش های که میزان خشونت بار زنان را پایین نشان می دهد. گمراه کننده است و نباید اعتماد کرد.

1.نجفی ابرندآبادی، علی حسین، تقریرات درس جرم شناسی ( بزه کاری زنان و روسپی گری) ، تنظیم نرکس السادات روح الامین، دانشگاه امام صادق(ع) نیمسال اول 84- 1383 ، ص 189

1.رایجیان اصلی، مهرداد ، تحولات بزه دیده شناسی و علوم جنایی، جلد اول، تهران 0انتشارات شهردانش، چاپ اول، 1390، ص 250

خرید و  دانلود فایل پایان نامه ارشد : ارتباط بزه دیدگی با بزهکاری زنان با فرمت ورد (DOC)