تعریف حقوق بشر
برای انسان فی نفسه و به عنوان بشر حقوقی به رسمیت شناخته شده است. این حقوق صرفنظر از ویژگیهایی که به انسان عارض میشود و حتی صرفنظر از ویژگیهای طبیعی (مانند رنگ پوست و مو) و ویژگیهای مربوط به روحیات انسان مثل مسائل مربوط به نوع مذهب و عقاید به لحاظ انسانیت انسان در کانون توجه قرار میگیرد.[1] حقوق بشر، حقوق و آزادیهایی است که در سطح جهانی و بینالمللی مطرح است و به مثابهی استانداردهای جهانی حقوق مذکور محسوب میشود.[2] حقوق بشر به سه نسل در سال 1979 توسط نویسنده فرانسوی کارل واسک1 در موسسهی بینالمللی حقوق استراسبورگ مطرح شد. این سه نسل بر مبنای سه شعار اصلی و آرمان انقلاب فرانسه، در قرن 17، یعنی آزادی، برابری و برادری شکل گرفت.[3] اما نکتهی بارز در نسل اول حقوق بشر، توجه به اصالت فرد میباشد. این حقوق در مواد 2 تا 21 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر مصوب 10 دسامبر 1948 و نیز میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب 16 دسامبر 1966 مطرح شدهاند. از جمله حقوق مطروحه در این نسل میتوان به اولویت دادن کرامت ذاتی انسانی در مقابل دولت، حق حیات، ممنوعیت شکنجه، رفع تبعیضات ناروا، منع بردهداری و تجارت بردگان، حق آزادی بیان و رهایی از بازداشت خودسرانه اشاره نمود. اما نسل دوم، در اوایل قرن بیستم به صورت رسمی مورد شناسایی کشورها قرار گرفت.[4]
اما آرمان دوم، که برابری است، در مواد 23 تا 27 اعلامیهی جهانی حقوق بشر و نیز میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب 16 دسامبر 1966 به آن اشاره شده است.
گفتار پنجم : حقوق معتادین
از جمله مصادیق حقوق بشر در کنوانسیونهای مربوط به حقوق بشر حق انسان به داشتن زندگی آزاد توأم با رعایت حیثیت و کرامت وی، آموزش، آزادی بیان، آزادی عقیده و برخورداری از دادرسی عادلانه است. صرف نظر از نوع دیدگاه حاکم بر یک نظام حقوقی درخصوص نحوه برخورد با نفس اعتیاد به عنوان حالت عارض بر انسان، و به لحاظ بیمار یا مجرم تلقی شدن فرد گرفتار، که نهایتاً به عنوان معتاد خطاب میشود، میتوان حقوقی را برای فرد معتاد در نظر گرفت. این حقوق شامل حق رهایی از شکنجه، حق آموزش، حق کار، حق ازدواج، حق درمان و حق دادرسی عادلانه میباشد.[5]
بند اول ـ رهایی از شکنجه
ممنوعیت شکنجه اولین بار در ماده 15 اعلامیهی جهانی حقوق بشر اعلام گردید. ماده 5 اعلامیه میگوید: «هیچکس نباید مورد شکنجه یا رفتار یا مجازات بیرحمانهی غیرانسانی یا ترذیلی قرار گیرد.» ماده 7 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی براساس این ماده تنظیم شد، اما در سال 1975 شکنجه در بند 2 ماده 1 اعلامیهی ضد شکنجه تعریف شد. کنوانسیون منع شکنجه 1984 به عنوان نخستین سند الزامآور بینالمللی در بند 1 خود شکنجه را تعریف و اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری نیز در بند هـ از بند 2 مادهی 7 شکنجه را تعریف نمود. بر طبق این تعریف «شکنجه یعنی تحمیل عمدی درد یا رنج شدید جسمی یا روحی بر شخصی که در توقیف یا تحت کنترل متهم به شکنجه است و شامل درد یا رنجی است که صرفاً ناشی از مجازات قانونی که ذاتی یا لازمهی آن است، نمیشود.»
در قانون اساسی ما در اصل 38، «هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است و…»، شکنجه را فقط برای گرفتن اقرار ممنوع کرده است. از طرفی میدانیم که در قانون مجازات اسلامی که بر مبنای مقررات جزایی اسلام تدوین و تصویب شده، مجازاتهایی مانند شلاق حدی و رجم و… که مجازاتهای بدنی هستند وجود دارند، این مجازاتها حدی هستند و مبنای شرعی دارند و قانونگذار نمیتواند مجازاتهای شرعی را که بر پایهی شرع اسلام است بردارد ولی در مجازات تعزیری و بازدارنده نیز این مجازات در قانون ما به چشم میخورد که مصداق بارز آن ماده 16 قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب 1376 بود که به موجب آن مجازات شلاق برای اعتیاد به مواد مخدر یک مورد از موارد نقض حقوق بشر به شمار میرفت که خوشبختانه به موجب قانون اصلاحی 1389، این مجازات برداشته شد.
بند دوم ـ حق آموزش
یکی از حقوق دیگر بشر، حق آموزش است. حق آموزش در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ماده 26 اعلامیهی جهانی حقوق بشر و اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است. در واقع بر این اساس، همهی مردم از حق آموزش و پرورش برخوردارند و دولت موظف به تأمین مسایل مربوط به آموزش است. ماده 5 حقوق بشر اسلامی بر حق مردم از زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی تأکید میکند. بنابراین آگاه ساختن مردم از عواقب و عوارض سوءمصرف مواد مخدر از حقوق اجتماعی مردم جامعه و از موارد حقوق بشری افراد یک جامعه است. به نظر میرسد مسئلهی آموزش چه قبل از معتاد شدن فرد و چه بعد از آن اهمیت داشته باشد. عبارت معروف «پیشگیری بهتر از درمان است» مبین این امر می باشد. بنابراین وقتی مردم یک جامعه آموزش درست و کامل دیده باشند بهترین راه برای واکسینه شدن افراد یک جامعه از اعتیاد است[6].
متن کامل پایان نامه با فرمت ورد (docx ):
امروزه مهمترین راه برای پیشگیری از اعتیاد، آگاهی افراد جامعه از معضلات اعتیاد است و آنقدر که آگاهی و سطح فرهنگ مردم در این زمینه یاری دهنده در امر مبارزه با اعتیاد است، که حتی اقدامات دیگر به این اندازه مؤثر نیستند و به همین خاطر است که تأکید جهانی بر آگاهی مردم در این زمینه وجود دارد. در مورد آموزشهای پس از اعتیاد افراد از قبیل «نحوهی برخورد با مشکلات پس از ترک اعتیاد،کمک و یاری تمام اعضای خانواده برای بهبود فرد رها شده و… بایستی به فرد معتاد و خانوادهی وی آموزش داده شود. در روش خانواده درمانی با ارائه مشاوره به دیگر اعضای خانواده از ابتلای آن ها به اعتیاد پیش گیری می شود. در واقع اعتیاد نه تنها یک نفر بلکه کل اعضای خانواده را درگیر می کند به همین علت باید تلاش های پیش گیرانه ای شود تا اعضای دیگر خانواده گرفتار این معضل نشوند. [7]
اجرای روش مداخله خانواده درمانی شامل افرادی از جمله همسر، فرزندان، والدین، خواهر و برادر می شود. بیشتر خانواده های افراد مبتلا به سوءمصرف موادمخدر، با انواع آسیب های اجتماعی مواجه می شوند و در کنار درمان اعتیاد فرد معتاد، باید خانواده نیز تحت مشاوره قرار بگیرد. به دلیل کمبود این آموزشها و اهمیت ندادن آنچنانی به آن، فرد معتاد دوباره به سوی اعتیاد برمیگردد.[8] بنابراین وقتی آموزشها درست، به موقع و کامل باشد بسیاری از مشکلات مربوط به مواد مخدر کاسته میشود و همان حیات پاک و به دور از مفاسد اخلاقی مندرج در ماده 5 حقوق بشر اسلامی تأمین میشود. در قانون اصلاحی 1389، به این مهم بیشتر توجه شده و سند جامع پیشگیری اولیه از اعتیاد در پاییز 1389 تدوین شد.
[1]- رحمدل، منصور، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال سوم، شماره 13، سال 1383، ص 14.
[2]- طباطبایی مؤتمنی، منوچهر، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، چاپ چهارم، انتشارات دانشگاه تهران، سال 1388، ص 23.
[3]- گلشنپژوه، محمودرضا، حقوق بشر در جهان، چاپ اول، نشر دانشگاه آزاد اسلامی، سال 1388، ص 72.
[4] – همان، ص 74.
[5]- رحمدل، منصور، حقوق بشر و معتادان، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال سوم، شماره 13، سال 1383، ص 25.
[6]ـ همان، ص 26.
[7]- خلیلی، فهیمه، منبع پیشین، ص 51.
[8]ـ نارنجیها، هومان، آموزش در خانواده معتادان، ص1، 22 شهریور 1390، www.aftabir.com