حق درمان
متن کامل پایان نامه با فرمت ورد (docx ):
درمان مبرمترین نیاز یک معتاد است. علل گرایش به اعتیاد هر چه باشد و دیدگاه جامعه نسبت به اعتیاد هر چه باشد، اعم از این که وی را مجرم تلقی کند یا بیمار منحرف اجتماعی فرض کند، تأثیری در نفس این نیاز ندارد، معتاد هر چه و هر که باشد نیاز به درمان دارد.[1]
حق درمان و بهداشت در ماده 12 میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در اصل 29 قانون اساسی اشاره شده است. در تبصرهی 2 ماده 15 مصوبه 1376 در خصوص درمان معتادان چنین مقرر میداشت: «هزینههای تشخیص، درمان، دارو و بازپروری توسط شخص معتاد براساس تعرفههای مصوب به واحدهای ذیربط پرداخت میشود و هزینههای مربوط به معتادان بیبضاعت هر ساله از طرف دولت تأمین خواهد شد.»
و تبصرهی 3 مقرر میکرد: «دولت مکلّف است برای احیاء و ایجاد اردوگاههای بازپروری معتادان به مواد مخدر اقدام لازم را به عمل آورد.» در واقع با این متن قانونی مساعدت دولت به معتادان بیبضاعت نشان داده میشود ولی معلوم نیست که در عمل چند درصد آنها را در بر میگیرد و به نظر میرسد که هزینهی درمان که گاه بسیار سنگین است به عهدهی خود شخص معتاد قرار میگیرد و بنابراین دیگر احتیاجی به توضیح نیست که یک فرد معتاد با شرایط بد اجتماعی و اقتصادی چه هزینههایی را باید متحمل میشد بنابراین معتادانی که از روی بدبختی و به دلیل شرایط بد اقتصادی رو به اعتیاد آورده بودند رغبتی برای درمان از خود نشان نمیدادند در نتیجه میتوان گفت حق بشری معتاد به درمان با مشکل مواجه میشد. خوشبختانه در قانون اصلاحی 1389 که در ادامه به تفصیل بحث خواهد شد برای کنترل و کاهش اعتیاد توجه غالب خود را به درمان جلب کرده است.
بند ششم ـ حق دادرسی عادلانه
حق دادرسی عادلانه و منصفانه در ماده 10 اعلامیهی جهانی حقوق بشر در افراد بشر در نظر گرفته شده است. در ماده 10 بیان میدارد: «هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیلهی دادگاه مستقل و بیطرف منصفانه و علناً رسیدگی شود و چنین دادگاهی دربارهی حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشد، اتخاذ تصمیم بنماید.» متأسفانه در حقوق ایران معتادین حق تجدید نظرخواهی از رأی محکومیت خود نداشتند. مادهی 32 مصوبهی مبارزه با مواد مخدر 1376 فقط در خصوص مجازات اعدام به طور کلی و در سایر موارد با رعایت شرایط خاصی به دادستان کل کشور یا رئیس دیوان عالی کشور اجازهی دخالت در رأی صادره را داده بود. از طرفی دیگر دادرسی عادلانه که به معنای حفظ حقوق و کرامت متهم به عنوان یک انسان است، توسط ماده 16 زیر پا گذاشته میشد و قانونگذار در این ماده با کیفر شلاق، حقوق بشر را زیر پا میگذاشت.[2] در قانون اصلاحی 1389 هم مجازات شلاق برای معتادین برداشته شد و هم حق تعلیق تعقیب به معتادین داده شد و با برداشته شدن مجازات از اعتیاد عملا اشکال عدم حق تجدید نظر خواهی رفع شد.
[1]- همان،ص 31.
[2]- همان، ص 32.