اگر مدیر عامل رئیس هیأت مدیره نیز باشد،به این مورد دوگانگی وظیفه مدیرعامل اطلاق میگردد که دراین مورد مدیرعامل به طور بالقوه اختیارات بیشتری دارد(ویل وهمکاران،2011؛آقایی وچالاکی،1388). در این حالت ممکن است مدیریت حتی نتایج تجاری خودرا کنترل کرده و امکان شکست راکمتر از واقع ارزیابی نمایند(مارچ وشاپریا،1987 به نقل از وی[1] وهمکاران،2011).به علاوه هیأت مدیره ممکن است دارای سوگیری بود وبه موقع تصمیمات مدیریت راتعدیل نکند .
2-2-2 اندازه هیات مدیر
هیات مدیره باید تصمیمات بیطرفانهای درجهت اهداف شرکت اتخاذ کند.اعضای غیر موظف بااحتمال بیشتری،به منظور حمایت از منافع سهامدران،فعالیتهای مدیریت راارزیابی وکنترل میکنند بنابراین باعث کاهش هزینههای نمایندگی وپیشگیری از تقلب میشوند.اندازه هیأت مدیره به عنوان عنصری بااهمیت در ویژگیهای هیأت مدیره مطرح است. تعداد بهینه اعضای هیأت مدیره باید بهگونهای تعیید گردد که نسبت به این موضوع که اعضای کافی برای پاسخگویی به وظایف هیأت مدیره وانجام وظایف مخالف هیأت مدیره وجوددارد،اطمینان خاطر حاصل شود(حساس یگانه وهمکاران93:1387). حسن وبو[2]ث(2009) طی دوره 2002تا2005برای 58شرکت پاکستانی اثراندازه هیئت مدیره،ترکیب هیأت مدیره ودوگانگی وظیفه مدیر عامل را روی ساختارسرمایه آزمون کردند. نتایج نشان داد که اندازه هیئت مدیره باساختار سرمایه رابطه منفی دارد،اما دوگانگی وظیفه مدیرعامل وترکیب هیأت مدیره تأثیر معناداری برساختار سرمایه نداشت.همچنین ون[3](2002) بحث میکند که هیأت مدیره بزرگترسیاست اهرم بالاتر رابرای ارتقای ارزش شرکت دنبال میکند؛ خصوصا زمانیکه نظارت بیشتر راکه قانونگذاران ایجاد نمودهاند.همچنین این بحث نیز مطرح است که هیأت مدیره بزرگتر دررسیدن به اجماع درتصمیمگیری نهایی مشکل دارد که این مسأله روی کیفیت حاکمیت شرکتی تاثیر گذاشته ومنجربه اهرم بالاتر میشود.شواهد تجربی حاکی از آن است که هیچگونه اتفاق نظری درخصوص اندازه بهینه هیأات مدیره وجود ندارد(گرین،2005) معتقد است که تعداد اعضای هیأت مدیره باید محدود باشد تاامکان بحث وتبادل نظر درخصوص مسائل ومشکلات شرکت مهیا گردد. هیأت مدیرههای بزرگتر، از قدرت کمتری برخوردارند. در اینگونه هیأت مدیرهها،توافق و اجماع درخصوص یک موضوع خاص بسیار دشوار است.همچنین گودستین و همکاران(1994)، دریافتهاند که هیأت مدیرههای کوچکتر بین4 الی 6عضو میتوانند مؤثرتر باشند؛ زیرا به واسطه کوچک بودن، قادرند تصمیمات راهبردی به موقعتری اتخاذ نمایند. ازسوی دیگر، عدهای دیگر همچون لیپمن(2006)،معتقدند که اندازه هیأت مدیره باید به میزان کافی بزرگ باشد تادربردارنده طیفی از مهارتها و تجارب افراد گوناگون باشد. بنابراین آنچه که مشخص است این است که هیأت مدیره باید اندازهای معقول داشته باشد.
[1] Wie,j.min.
[2] Hasan and butt
[3] Wen,y.rwegasira