سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرهود

پایان نامه نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری وکنترل عواطف بیماران س

پایان نامه نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری وکنترل عواطف بیماران سرطانی

اگرچه شباهتهای زیادی بین دلبستگی به خدا و دلبستگی بزرگسالی بر اساس الگوی اولیه دلبستگی کودکی وجود دارد،  اما تفاوتهایی نیز در کیفیت دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا وجود دارد. تفاوت دلبستگی در روابط بزرگسالی با دلبستگی به خدا  در این است که،  رابطه بزرگسال با چهره دلبستگی یک رابطه دو طرفه متقابل است که هر یک نقش چهره دلبستگی را برای یکدیگر دارند،  اما خداوند به عنوان چهره دلبستگی مطلق همواره ویژگیهای قادر و دانا را دارد و به ویژه شامل مولفه های جنسی نمی شود  و فرد از طرف رفتار چهره دلبستگی تحت فشار و محدودیت قرار نمی گیرد همچنین خداوند فراگیر است و همیشه در دسترس و پاسخگو است اما چهره دلبستگی انسانی همواره در دسترس نیست.  در حقیقت از این جهت،  شکل تجربه عشق در ارتباط با خدا شباهت زیادی به دلبستگی کودک – مادر دارد و می توان گفت دو ویژگی ارتباط با چهره دلبستگی و عاطفه و هیجانی که فرد با چهره دلبستگی تجربه می کند در ارتباط با خدا نیز وجود دارد،  بنابرابن خداوند به عنوان چهره دلبستگی می باشد(کیرک پاتریک، 1994).

اولین نکته مشخص برای کاربرد نظریه دلبستگی در مذهب،   مشاهده و بررسی ارتباط فرد با خداست.  گالوپ و جونز(1989)،  در یک مطالعه تجربی دریافتند از بین 4 گزینه 1) محموعه ای از اعتقادات 2) عضویت در جامعه مذهبی 3) یافتن معنی زندگی 4) ارتباط با خدا،  51 درصد شرکت کنندگان ارتباط با خدا را بهترین گزینه برای توصیف اعتقاد و ایمان خود انتخاب نمودند.  تحقیقات در بافت فرهنگی مسیحیت نیز نشان داده است،   مردم مومن با آیین های مختلف با خدایان و چهره های مقدس دیگر ارتباط دارند و این چهره های مقدس به عنوان چهره های شبیه دلبستگی عمل می کنند. دومین نکته مشخص جهت کاربرد نظریه دلبستگی در مذهب،  اهمیت هیجان،  دوست داشتن و صمیمیتی است که در سیستمهای اعتقادی مذهبی دیده می شود.  تجربیات عاطفی و هیجانی در ارتباط با مذهب نیز مطرح است.  فرد عابد در ارتباط با خدا،   عشق و هیجان را تجربه می کند،  اگر چه این ارتباط از لحاظ کیفی با تجربه روابط عاطفی فرد بزرگسال متفاوت است(کیرک پاتریک، 1999).

کیرک پاتریک(1994)،  معتقد است چهار ویژگی که اینثورث(1985)،  برای دلبستگی انسانی (دلبستگی کودکی) برشمرده است در ارتباط با خداوند به عنوان چهره دلبستگی  قابل ردیابی است.  او مجموعا پنج ویژگی در ارتباط با دلبستگی به خدا مطرح می نماید:

1) جستجو و حفظ مجاورت با خداوند: نوجوانان بر اثر رشد شناختی و تفکر انتزاعی حتی در غیبت چهره دلبستگی و فقدان تعاملات دیداری یا کلامی به صرف ادراک و آگاهی از اینکه چهره دلبستگی در صورت نیاز در دسترس است،  احساس ایمنی می کنند.  به نظر می رسد آگاهی از این که چهره دلبستگی از لحاظ روانشناختی وجود دارد اگر چه حضور فیزیکی ندارد و قابل مشاهده نیست،  کافی است و فرد باز هم احساس ایمنی می کند در دلبستگی به خدا نیز اگر چه فرد نمی تواند به طور فیزیکی به خدا نزدیک شود اما بسیاری از رفتارهای مذهبی همانند دعا کردن،  شبیه وارسی کردن های های متناوب کودک برای اطمینان از این که چهره دلبستگی در دسترس و پاسخگو است می باشد و نوعی رفتار مجاورت جویانه با خداست.  علیرغم اینکه خداوند فراگیر است و شخص همیشه در نزدیک خدا است اما جایگاههای مخصوصی همچون مسجد،  کلیسا و زیارتگاهها در مذاهب مختلف  وجود دارد تا فرد مومن به خدا نزدیکتر شود.

2) خداوند به عنوان پناهگاه مطمئن: همانطور که کودک در شرایط استرس زا و بحرانی به سمت چهره اصلی دلبستگی(مراقب) بر می گردد،   فرد مومن نیز در شرایط استرس،  درماندگی و بحران به خداوند به عنوان پناهگاه مطمئن پناه می برد.

3) خداوند به عنوان پایه و اساس ایمنی: همانطور که کودک،  مادر را پایه و اساس ایمنی می داند و در محیط کاوش می کند فرد مومن نیز با اعتقاد به این که خدا پایه و اساس ایمنی است،  احساس قدرت کرده و این امر باعث افزایش اعتماد به نفس و امنیت وی در لحظات اضطراب و ترس می شود و احساس ایمنی نیز باعث آرامش روحی شده و فرد را برای مقابله با مشکلات و چالش های زندگی آماده می کند.  پایه ایمنی همانند پادزهری در برابر ترس و اضطراب است.

4) جدایی و فقدان: اگر چه جدایی از خدا باعث اضطراب و فقدان او باعث غم و اندوه می شود اما خداوند فراگیر است و همه جا حضور دارد،  بنابراین فرد نمی تواند همانطور که از یک چهره دلبستگی انسانی جدا می شود یا او را از دست می دهد از خدا نیز جدا شود.   افرادی که از آیین ها ی دینی و مذهبی دور می شوند،  اضطراب جدایی را همانند جدایی های زناشویی تجربه   می کنند و  افرادی که به مذهب گرایش پیدا می کنند،  نوعی شادمانی و احساس آرامش را تجربه می کنند که این حالت باعث حفظ تعامل با خدا می شود.

5) خداوند به عنوان قادر و دانای کل: رابطه انسان و خدا بهتر از رابطه مراقب- کودک این ویژگی را آشکار می کند و این ویژگی در ارتباط فرد با خدا نسبت به رابطه دو فرد عاشق بزرگسال دائمی تر بوده و بیشتر حفظ می شود.