سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرهود

عصاره هیدروالکلی افتیمون و قارچ گانودرما بر لاین سلولی MCF7 سرطا

عصاره هیدروالکلی افتیمون و قارچ گانودرما بر لاین سلولی MCF7 سرطان پستان و لاین سلولVero اپی¬تلیالی کلیه

توجه کنید که عکس ها در سایت درج نمی شوند و فقط در فایل دانلودی وجود دارد

 

پروتواونکوژن­ها ژن­های طبیعی هستند که دستور را در کنترل تقسیم سلولی صادر می­کنند. اگر پروتواونکوژنی دچار تغییر در ماده ژنتیکی خود شود به اونکوژن تبدیل می­شود که سلول را وادار به تقسیم و تکثیر مکرر و خارج از کنترل می­نماید، اونکوژن­ها سبب می­شوند که سلول در چرخه سلولی باقی بماند و به تکثیر مکرر خود ادامه دهد مثل اتومبیلی که در یک آزاد راه قرار گرفته و راننده مرتب پدال گاز را فشار می­دهد. از شناخته شده ترین پروتواونکوژن­ها می­توان  C-myc ,Her2/neuو Cyclin D اشاره نمود (میرمالکی و الهام کنی ، 1388).

دانلود متن کامل پایان نامه :

بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی افتیمون و قارچ گانودرما بر لاین سلولی MCF7 سرطان پستان و لاین سلولVero اپی¬تلیالی کلیه در محیط کشت انتخابی

2-1-2-2- ژن­های سرکوب کننده تومور

در مقابل ژن­هایی که فرمان حرکت را صادر می­کنند ژن­های دیگری نیز وجود دارند که فرمان ایست می­دهند و در واقع مثل ترمز اتومبیل عمل می­کنند. اگر سلولی دچار جهش در ژن­های سرکوب کننده خود شود توانایی توقف را از دست می­دهد. توقف برای سلول­ها الزامی است چرا که توقف رشد و تکثیر به سلول­ها اجازه می­دهد که هرگونه آسیب به DNA را کشف و ترمیم نماید و این ترمیم باید قبل از ورود سلول به مرحله بعدی تکثیر سلولی انجام شود تا از ورود سلول­های بیمار به مرحله بعدی رشد پیشگیری شود در غیر این صورت DNA نا­سالم کپی شده و 2 سلول دختری بیمار پدید می­آورد و این پدیده به صورت یک جهش دائمی در تولید سلول­های جدید تداوم می­یابد. بنابراین یکی از عملکردهای ژن­های سرکوب کننده تومور حفظ سلامتی DNA است. یک نمونه بارز از ژن­های سرکوب کننده تومور ژن P53 است که شایع­ترین تغییر ژنتیکی یافت شده در سلول سرطان پستان می­باشد (اینگورسون[1]، 1999). ژن P53 در حالت طبیعی به سلولی که DNA آن دچار آسیب شده باشد فرمان توقف تکثیر می­دهد تا آسیب وارده را اصلاح نماید و اگر سلول نتواند آسیب وارده را اصلاح نماید فرمان خودکشی (Apoptosis) را صادر می­کند، اگر ژن P53 آسیب ببیند و عملکردش مختل شود سلولی که DNA آن آسیب دیده به تکثیر خود ادامه می­دهد و سلول­های غیر طبیعی بیشتری تولید می­کند به همین دلیل به P53 نسبت نگهبان ژنوم داده اند که یا اعمال اثرات خود در مرحله G1-S در چرخه سلولی از سلول در برابر آسیب حمایت می­کند (مالکین و همکاران[2]،1999). P53 یک نقش محوری در کنترل چرخه سلولی بر عهده دارد چرا که عملکرد طبیعی این ژن نه­تنها باعث تشخیص موارد آسیب وارد به DNA می­شود بلکه سلول را وادار می­کند وارد یک مرحله وقفه شود تا بتواند آسیب را ترمیم نماید و اگر سلول نتوانست آسیب DNA خود را ترمیم نماید P53 به سلول فرمان خودکشی یا آپوپتوز می­دهد تا ژن جهش یافته به سلول دختری منتقل نشود. آسیب به ژن P53 در اکثر موارد به صورت اکتسابی در طول زندگی فرد رخ می­دهد ولی در موارد نادری سرطان­های تک­گیر پستان (Sporadic Breast Cancer) را شامل می­شود (لی و همکاران[3]،1998) (شکل2-2).

 

شکل (2-2) میزان شیوع سرطان تک گیر پستان

 

 

2-1-3- علل و عوامل موثر در ایجاد سرطان پستان

سرطان یک بیماری ژنتیکی است البته این مفهوم نباید با اینکه سرطان یک بیماری ارثی (Hereditary) است اشتباه گرفته شود که این دو مفهوم عمیقا با هم متفاوتند. بیماری­های ارثی بیماری­هایی هستند که از والدین به فرزندان از طریق به ارث رسیدن یک ژن معیوب منتقل می­شوند اگرچه در موارد نادری سرطان نیز به ارث می­رسد (مثل رتینوبلاستوما که یک توده بدخیم و نادر در توده چشم کودکان است) ولی این یک استثنا برای قانون کلی عدم توارثی بودن سرطان است و اغلب سرطان­ها ارثی نیستند هر چند برخی از سرطان­ها مثل سرطان پستان ممکن است یک جزء توارثی برای ابتلا به این بیماری وجود داشته باشد (استعداد ابتلا) به هر حال همه سرطان­ها منجمله سرطان پستان منشا ژنتیکی دارند یعنی در اثر عملکرد غیر طبیعی ژن­ها بوجود می­آیند (استارتون و رحمان[4]، 2008).

2-1-3- 1- علل و عوامل محیطی

خطر ابتلا به سرطان پستان با افزایش سن افزایش می­یابد. به عنوان مثال خطر ابتلا به این بیماری بعداز سنین 50-40 سالگی افزایش می­یابد (شمسا و محققی، 2007). نتایج این تحقیقات نشان می­دهد که این سن در کشور ما حدود 15-10 سال کمتر از سایر کشور­هاست (موسوی، 2007).

2-1-3-1-1- ارتباط سن با زیست شناسی سرطان پستان

مطالعات نشان داده­اند که زیست شناسی و رفتار بالینی سرطان پستان به طور واضح و مشخص تحت تاثیر سن فرد و زمان تشخیص بیماری می­باشد به طوری که سرطان پستان اگر در سنین قبل از 40 سالگی تظاهر کند از نظر بالینی تهاجمی­تر است و احتمال متاستاز دادن آن بیشتر است و میزان بقا بیمار (Survival) کمتر از مبتلایان مسن­تر خواهد بود (بنز و همکاران[5]، 2003). برخی نشانگرهای زیستی (Biomarker) که معرف خطر عود موضعی یا انتشار سیستمیک هستند مثل Endothelial Growgh Facto (VEGF)  Vascular و Urokinase Like Plasminigen Activator (UPA) و کاتپسین D ارتباط معنی داری با سن بیماری ندارند ولی سایر نشانگرهای زیستی که نشان­دهنده ناپایداری ژنتیک هستند مثل میزان تمایز هسته، آنوپلوئیدی، P53 و یا آنهایی که سرعت رشد تومور را نشان می­دهند مثل Ki-67 و Her-2 ارتباط معکوس و معناداری با سن بیمار در زمان تشخیص سرطان پستان دارند. یعنی در مبتلایان مسن تر از 40 سال میزان نشانگرهای رشد، کاهش واضحی را نشان می­دهد (کلوبر[6]، 2006). بافت پستان انسان مراحل متعددی از تکثیر، تمایز و پسرفت (Regression) را طی می­کند که توسط تغییر در سطح هورمون در گردش خون و طی دوره­های قاعدگی و کهولت ایجاد می­شود، هورمون­های تخمدانی به خصوص استروژن نقش کلیدی در سبب شناسی و زیست شناسی سرطان پستان ایفا می­کند (ایجلین و همکاران[7]، 2006). استروژن­ها نقش بسیار مهمی در ایجاد و پیشرفت سرطان پستان برعهده دارد، این تاثیر در سه تا از قطعی ترین عوامل خطر (Risk Factor) سرطان پستان که با تغییرات ترشح استروژن مرتبط­اند منعکس می­شود. این سه عامل خطر عبارتنداز: سن زمان اولین قاعدگی (منارک) ، سن زمان یائسگی و سن در زمان اولین حاملگی با دوره کامل (Full Term) در حدود 60 درصد سرطان پستان از نظر گیرنده­های استروژنی مثبت است (+ER) این تومورها سرعت رشد کمتری دارند معمولا به خوبی تمایز پیدا می­کنند و طول عمر بدون بیماری (DFS) طولانی­تری را برای بیمار رقم می­زند (شاو و براون[8]، 2004). در معرض استروژن بودن در طول زندگی نقش مهمی در تعیین خطر ابتلا به سرطان پستان ایفا می­کند به همین دلیل است که منارک زودرس و یائسگی دیررس از عوامل خطر ابتلای به سرطان پستان هستند چراکه فرد در طول زندگی خود مدت بیشتری در معرض استروژن بوده است و نیز به همین دلیل است که چاقی نیز به عنوان یک عامل خطر برای سرطان پستان به شمار می­رود به خصوص اگر چاقی پس از سنین یائسگی باشد چرا که در این سنین بافت چربی منبع اصلی تولید استروژن در بدن است و بدن افراد چاق در معرض استروژن بیشتری قرار دارد (هانگ وهمکاران[9]، 2005).

2-1-3-1-2- بافت چربی

البته در برخی از تحقیقات نشان داده شده است که ترکیباتی تحت عنوان Adipokines شامل Leptin و Adiponectin که از بافت چربی ترشح می­شوند در زیست شناختی سرطان پستان در افراد چاق نقش دارند. این عوامل با فعال کردن گیرنده­های استروژنی و افزایش رشد سلول­ها از طریق القای تولید عروق جدید (Angiogenesis) در ایجاد سرطان پستان در افراد چاق اثر دارند این عوامل در کاربری مهار آنها در جهت مداخلات درمانی در سرطان پستان شایان توجه است (وناداویس و رز[10]، 2007).

[1] . Ingvarsson

[2] . Malkin, et al

[3] . Li, et al

[4] . Startton & Rahman

[5] . Benz, et al

[6] . Klauber

[7] . Eigeliene, et al

[8] . Shao & Brown

[9] . Huang, et al

[10] . Vona Davis & Rose