ریسک مالی با احتمال از دست دادن پول همراه است. ریسک مالی زمانی به وجود می آید که شرایط مالی
مصرف کننده به خاطر خرید به خطر بیفتد، مانند کلاهبرداریهای مربوط به کارت اعتباری (خدمتگذار و دیگران، 1389).
2-4-2 ریسک اطلاعات شخصی
مفهوم حفظ اسرار را نمی توان مفهوم جدیدی دانست، ظرفیت رشد فناوری ها جدید برای پردازش اطلاعات و پیچیدگی آن سبب شده است که حفظ اسرار به مقوله بسیار مهمی مبدل گردد. از این رو بی اعتمادی مصرف کنندگان از لحاظ نحوه گردآوری و پردازش داده های شخصی شان افزایش می یابد (Flavián & Guinalíu, 2006).
2-4-3 ریسک عملکردی
نشان می دهد که یک محصول، کار خود را آن گونه که انتظار می رود انجام نمی دهد و بنابراین نمی تواند وعده های داده شده را ارائه نماید (مرادی و دیگران1389).
2-5 فلسفه مدیریت ریسک
فلسفه مدیریت ریسک بیانگر عقاید و گرایشات مشترکی است که چگونگی برخورد واحد تجاری با ریسک را از مرحله راهبردگذاری تا اجرای راهبردها در فعالیتهای روزمره، مشخص می کند. فلسفه مدیریت ریسک، مبین ارزشهای واحد تجاری است که بر فرهنگ، نوع عملیات واحد تجاری و اجزای بکار رفته مدیریت ریسک، تاثیرگذار می باشد، و شامل موضوعاتی از قبیل چگونگی شناسایی ریسکها، انواع ریسکهای پذیرفته شده و نیز چگونگی مدیریت ریسکها است( بورس اوراق بهادار تهران).
شرکتی که در پذیرش ریسکهای با اهمیت موفق بوده است، نسبت به شرکتی که به علت مشارکت در شرایط مخاطره آمیز، با شرایط سخت اقتصادی یا قانونگذاری رو به رو شده است، قطعاً چشم انداز متفاوتی درباره مدیریت ریسک دارد. مدیریت ریسک اثربخش می تواند مدیران را در ایجاد ارزش و حفظ ارزشهای موجود یاری رساند، لذا مدیران واحدهای تجاری تلاش می کنند با دستیابی به مدیریت ریسک اثربخش، به خواسته های ذینفعان خارجی از قبیل شرکتهای مادر و یا مقررات گذاران جامه عمل بپوشانند (همان منبع).
وقتی فلسفه مدیریت ریسک به نحو مناسبی تهیه شود، و کارکنان آن را بپذیرند، شرکت در شرایطی قرار میگیرد که می تواند به طور اثربخش به شناسایی و مدیریت ریسکهای موجود بپردازد. در غیر این صورت ممکن است کاربرد مدیریت ریسک، در واحدهای کسب و کار واحد تجاری، عملیات، و یا بخشها به شکل نامناسبی غیرقابل پذیرش باشد. اما در برخی موارد حتی با شکل گیری مناسب فلسفه ی واحد تجاری، به دلیل وجود تفاوتهای فرهنگی بین واحدهای مختلف کسب و کار واحد تجاری، تفاوتهایی در بکارگیری مدیریت ریسک بین آنها ایجاد می شود. مدیران برخی از واحدها آماده پذیرش ریسکهای بیشتری هستند درحالیکه مدیران سایر واحدها از ریسک گریزی بالاتری برخوردارند. به طورمثال، در زمینه فروش محصولات، شاید خط مشی اصلی، فروش بیشتر بدون توجه به رعایت قوانین و مقررات باشد در حالیکه واحد عقد قرارداد به علت ریسک گریزی بالا، توجه بیشتری به نحوه رعایت قوانین و مقررات در خط مشیهای داخلی و خارجی واحد تجاری می نماید. در هر حال تفاوت در فرهنگ واحدهای کسب و کار یک واحد تجاری می تواند تاثیر نامطلوبی بر واحد تجاری داشته باشد. اما با همکاری تمام واحدهای کسب و کار، می توان به نحو مناسبی فلسفه مدیریت ریسک را در کل واحد تجاری اجرایی نمود. در واقع فلسفه مدیریت ریسک در تمام فعالیتهای مدیریتی که در جهت پیشبرد امور واحد تجاری انجام می گیرد، بازتاب میکند. فلسفه مدیریت ریسک در بیان خط مشیها، ارتباطات شفاهی و کتبی و نیز تصمیمگیریها کاربرد دارد. تاکید مدیریت بر خطمشیهای مکتوب،استانداردهای رفتاری، شاخصهای عملکردی و گزارش انحرافات یا عقد قرارداد با مدیران کلیدی، همگی بیانگر آن است که تقویت فلسفه مدیریت ریسک صرفاً بیان کلمات نیست، بلکه در عملیات روزانه نمود پیدا کرده است (همان منبع).
دانلود متن کامل:
پایان نامه درک ریسک خدمات و استراتژی های مدیریت ریسک در آژانسهای های گردشگری استان